پروژه‌های دانشجویی فارس فایل

پروژه‌های دانشجویی فارس فایل

مقاله، تحقیق و پروژه‌های دانشجویی
پروژه‌های دانشجویی فارس فایل

پروژه‌های دانشجویی فارس فایل

مقاله، تحقیق و پروژه‌های دانشجویی

تحقیق مبلمان شهری

تحقیق-مبلمان-شهری
تحقیق مبلمان شهری
فرمت فایل دانلودی: .docx
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 29
حجم فایل: 549 کیلوبایت
قیمت: 22000 تومان

دانلود تحقیق با موضوع مبلمان شهری،
در قالب word و در 29 صفحه، قابل ویرایش، شامل:
مقدمه
مبلمان شهری
ویژگی مبلمان شهری
انواع مبلمان شهری
نقش مبلمان شهری در هویت و سیمای شهری
نتیجه گیری
منابع و ماخذ
بخشی از متن تحقیق:
در دوره ی معاصر، مشکلات کلانشهرها فقط در ازدیاد جمعیت، ترافیک، گرانی، اقتصاد و نابه سامانیهای زیست محیطی و ... خلاصه نمی شود؛ بلکه انواع ناهنجاریهای رفتاری، مشکلات اجتماعی و فشارهای روحی و روانی ناشی از سیمای ناخوشایند بصری نیز خود دلایل کافی برای افزایش مسائل زندگی مدرن شهری و تنگتر شدن عرصه برجامعه ی امروزیاست.
به یقین آرامشی که از نمای مناسب شهری در پی استفاده ی صحیح از مبلمان شهری حاصل می شود، بی تأثیر در زندگی شهروند امروزی نخواهد بود؛ به گونه ای که گاهی این احساس، خستگی را از انسانِ خسته از کار و تلاش و هیاهوی روزانه گرفته و با آرامشی پایدار، او را تا در منزل بدرقه می کند...

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

تحقیق وضعیت ادبی ایران در سه قرن اول هجری

تحقیق وضعیت ادبی ایران در سه قرن اول هجری
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 10
حجم فایل: 9 کیلوبایت
قیمت: 2000 تومان

دانلود تحقیق با موضوع وضعیت ادبی ایران در سه قرن اول هجری،
در قالب word و در 10 صفحه، قابل ویرایش.



بخشی از متن تحقیق:
در سه قرن اول هجری، هم چنان که ایران میدان نفوذ ادیانی از قبیل اسلام و کیش‌های زرتشتی و مانوی و عیسوی و غیره بود، بهمان نحو هم زبان‌های متعلق به هر یک از آن ها، یعنی عربی و پهلوی و سریانی و جز آن در ایران درج داشت، بی‌آنکه یکی مزاحم دیگری باشد. یعنی در همان حال که دسته‌یی از نویسندگان و گویندگان ایرانی در نثر و نظم عربی تحصیل مهارت و شدت می‌کردند، دسته‌یی هم با ادبیات سریانی و تألیف و یا ترجمه کتب با آن سرگرم بودند و گروهی دیگر تألیف کتابهایی را به زبان پهلوی دنبال می‌نمودند. در همان حال هم ادبیات علی و ولایات ایران دنباله‌ی تکامل طبیعی خود را می‌پیمود و لهجه‌های محلی از طریق آمیزش با زبان عربی تفسیر و تحول می‌یافت و از میان آن برخی از لهجه‌ها مانند لهجه‌‌ی دری آماده‌ی آن می‌شد که دارای ادبیات وسیعی گردد و سرانجام هم چنانکه می‌دانیم در پایان این عهدست که زبان دری یعنی لهجة مشرق ایران بعنوان یک لهجه‌ی ادبی مستقل درآمد و تا روزگار، بعنوان زبان رسمی ادبی و سیاسی ایران باقی می‌ماند.
پس ادبیات ایران در سه قرن اول هجری باید از جهات مختلف به مورد مطالعه در آورد...

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.

داستان یادگار خشکسالی های باغ

داستان یادگار خشکسالی های باغ
فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: doc
تعداد صفحات: 27
حجم فایل: 17 کیلوبایت
قیمت: 3000 تومان

دانلود داستان با موضوع یادگار خشکسالی های باغ،
در قالب word و در 27 صفحه، قابل ویرایش.



بخشی از متن تحقیق: 
یه ماه نشده، سه دفعه رفتم و برگشتم، صبح در خونه سید اسدالله بودم. عزیز خانم منو که دید گفت: «خانوم بزرگ مگر نرفته بودی». گفتم: «اومدم یه وجب خاک بخرم. خوابشو دیدم مه رفتنی ام.» همون جا تو دهلیز دراز کشیدم و به خواب رفتم، صبح پا شدم، می دونستم که عزیز چشم یددن منو نداره نماز خوندم و از خونه اومدم بیرون و رفتم حرم حضرت معصومه. چارزانو نشستن و صورتمو پوشوندم و دستمو دراز کردم. تو خونه سید عبدالله دلشون برام تنگ شده بود. سید با زنش رفته بوده، بچه ها هم مثل بزرگتراشون می خواستند بفهمند تو بقچه من چیه. می گفتند: «خانم بزرگ، تو بقچه چی دارد. اگه خوردنیه، بده بخوریم!» فردا آفتاب نزده سر و که عبدالله و رخشنده پیدا شد. رخشنده جا خورد و اخم گرد. گفتم: «می خوای بزنم برم». نزدیکای ظهر رسیده ده. ده همه چیزش خوب بود ولی نمی تونستم صدقه جمع کنم. یه روز یه درویش پیری اومده تو ده، شمایل بزرگی داشت که فروخت به من. خونه و زندگی مو همره جمع کرده گذاشته بودم منزل امنیه آغا. عصر بود که رفتم از زیرزمین بوی ترشی سیر و سرکه کپک می اومد. گفتم: «یه دونه از این بقچه ها بهم بده می خوام شمایلم پرده درست کنم.» امینه گفت" بچه ها راضی نیستند، میان و باهام دعوا می کنند. اومدم بیذون. دیگه کاری نداشتم تو خیابونا و کوچه ها ولو بودم و بچه ها دنبالم می کردند. از اون روز به بعد دیگه حال خوشی نداشتم. زخم داخل دهنم بزرگ شده تو شکمم آویزان بود. دست به دیوار می گرفتم و راه می رفتم. یه روز بی خبر رفتم خونه امنیه در باز بود و داشتند خونه زندگیمو تقسیم می کردند. به سر و کله هم می پریدند، یه دفعه کمال منو دید و داد کشید همه جمع شدند دور من. جواد آقا گفت: «بقچه تو باز کن می خوام ببینم اون تو چی هست. بقچمو باز کرم. اون نون خوشکارو ریختم جلو شمایل و بعد خلعتمو درآوردم، مگاه کردند و روشونو کردند طرف دیگه. کمال پسر صفیه با صدای بلند به گریه افتاد.»

دانلود فایل
پرداخت با کلیه کارتهای عضو شتاب امکان پذیر است.